ژئومورفولوژی
بهروز سعدین؛ محمد ابراهیم عفیفی
مقالات آماده انتشار، پذیرفته شده، انتشار آنلاین از تاریخ 12 دی 1400
چکیده
ﺗﻐﻴﻴﺮ ﻛﺎرﺑﺮی اراﺿﻲ ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﻋﺎﻣﻠﻲ ﭘﺎﻳﻪ در ﺗﻐﻴﻴﺮات زﻳﺴﺖﻣﺤﻴﻄﻲ ﻋﻤﻞ ﻛﺮده و ﺑﻪ ﻳﻚ ﺧﻄﺮ ﺟﻬﺎﻧﻲ ﺗﺒﺪﻳﻞ ﺷﺪه اﺳﺖ. ﺑﺎزﺑﻴﻨﻲ اﻳﻦ ﺗﻐﻴﻴﺮات از ﻃﺮﻳﻖ ﺗﺼﺎوﻳﺮ ﻣﺎﻫﻮارهای و ﭘﻴﺶﺑﻴﻨﻲ و ارزﻳﺎﺑﻲ ﭘﺘﺎﻧﺴﻴﻞ آﻧﻬﺎ از ﻃﺮﻳﻖ ﻣﺪﻟﺴﺎزی ﻣﻲﺗﻮاﻧﺪ ﺑﻪ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪرﻳﺰان ﻣﺤﻴﻂ زﻳﺴﺖ و ﻣﺪﻳﺮان ﻣﻨﺎﺑﻊ ﻃﺒﻴﻌﻲ ...
بیشتر
ﺗﻐﻴﻴﺮ ﻛﺎرﺑﺮی اراﺿﻲ ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﻋﺎﻣﻠﻲ ﭘﺎﻳﻪ در ﺗﻐﻴﻴﺮات زﻳﺴﺖﻣﺤﻴﻄﻲ ﻋﻤﻞ ﻛﺮده و ﺑﻪ ﻳﻚ ﺧﻄﺮ ﺟﻬﺎﻧﻲ ﺗﺒﺪﻳﻞ ﺷﺪه اﺳﺖ. ﺑﺎزﺑﻴﻨﻲ اﻳﻦ ﺗﻐﻴﻴﺮات از ﻃﺮﻳﻖ ﺗﺼﺎوﻳﺮ ﻣﺎﻫﻮارهای و ﭘﻴﺶﺑﻴﻨﻲ و ارزﻳﺎﺑﻲ ﭘﺘﺎﻧﺴﻴﻞ آﻧﻬﺎ از ﻃﺮﻳﻖ ﻣﺪﻟﺴﺎزی ﻣﻲﺗﻮاﻧﺪ ﺑﻪ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪرﻳﺰان ﻣﺤﻴﻂ زﻳﺴﺖ و ﻣﺪﻳﺮان ﻣﻨﺎﺑﻊ ﻃﺒﻴﻌﻲ ﺑﺮای ﺗﺼﻤﻴﻤﺎت آﮔﺎﻫﺎﻧﻪﺗﺮ ﻛﻤﻚ ﻛﻨﺪ. ﻫﺪف اﻳﻦ ﺗﺤﻘﻴﻖ ﺑﺎزﺑﻴﻨﻲ، ﻣﺪﻟﺴﺎزی و ﭘﻴﺶﺑﻴﻨﻲ ﺗﻐﻴﻴﺮات ﻛﺎرﺑﺮی اراﺿﻲ در دوره 30 ﺳﺎﻟﻪ (1993-2013) ﺗﻮﺳﻂ ﻣﺪل زﻧﺠﻴﺮة ﻣﺎرﻛﻮف- LCM در ﻣﻨﻄﻘﻪ عسلویه می باشد اﺳﺖ. ﺑﺪﻳﻦ ﻣﻨﻈﻮر ﻧﻘﺸﻪﻫﺎی ﻛﺎرﺑﺮی اراﺿﻲ ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از ﺗﺼﺎوﻳﺮ ﺳﻨﺠﻨﺪه +ETM و TM و OLIﻣﺎﻫﻮاره ﻟﻨﺪﺳﺖ در ﺳﻪ دوره زﻣﺎﻧﻲ ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ ﺳﺎلﻫﺎی 1993، 2003 و 2013 ﺗﻬﻴﻪ ﮔﺮدﻳﺪ. ﺳﭙﺲ ﺻﺤﺖﺳﻨﺠﻲ ﻧﻘﺸﻪﻫﺎ و آﺷﻜﺎرﺳﺎزی ﺗﻐﻴﻴﺮات اﻧﺠﺎم ﺷﺪ. با استفاده از طبقه بندی شبکه عصبی و همچنین به کارگیری مدل پیش بینی تغییرات کاربری (Land Change Modeler) LCMمارکوف و رویکرد مدلساز تغییر کاربری اراضی انجام شده است. ﻧﺘﺎﻳﺞ آﺷﻜﺎرﺳﺎزی ﺗﻐﻴﻴﺮات دوره اول ﺑﺎ ﺿﺮﻳﺐ ﻛﺎﭘﺎی97 % و دوره دوم 1993-2003 ﺑﺎ ﺿﺮﻳﺐ ﻛﺎﭘﺎی 94% ﻧﺸﺎن ﻣﻲدﻫﺪ ﻛﻪ ﺑﻴﺶﺗﺮﻳﻦتغییرات ﻣﺴﺎﺣﺖ در ﻧﺎﺣﻴﻪ آب و ﺑﻴﺶﺗﺮﻳﻦ ﻛﺎﻫﺶ ﻣﺴﺎﺣﺖ در ﻧﺎﺣﻴﻪ پوشش گیاهی رخ داده اﺳﺖ. ﺑﻪ ﻣﻨﻈﻮر ﻛﺎﻟﻴﺒﺮه ﻛﺮدن ﻣﺪل زﻧﺠﻴﺮة ﻣﺎرﻛﻮف، ﻧﻘﺸﻪ ﻛﺎرﺑﺮی ﺳﺎل 2013 ﭘﻴﺶﺑﻴﻨﻲ ﺷﺪ و ﻣﺎﺗﺮﻳﺲ ﺧﻄﺎی ﺑﻴﻦ ﻧﻘﺸﻪ ﺣﺎﺻﻞ از ﻣﺪلﺳﺎزی و ﻧﻘﺸﻪ ﻛﺎرﺑﺮی ﻣﺮﺟﻊ ﺳﺎل 2013، ﺿﺮﻳﺐ ﻛﺎﭘﺎی 93% ﺑﺪﺳﺖ داد ﻧﺘﺎﻳﺞ ﻣﺪل ﺳﺎزی ﻧﻴﺮوی اﻧﺘﻘﺎل ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از ﺷﺒﻜﻪ ﻋﺼﺒﻲ ﻣﺼﻨﻮﻋﻲ در ﺑﻴﺸﺘﺮ زﻳﺮ ﻣﺪلﻫﺎ ﺻﺤﺖ ﺑﺎﻻﻳﻲ را 60 ﺗﺎ 93 درﺻﺪ ﻧﺸﺎن داد.
ژئومورفولوژی
موسی عابدینی؛ فریده بهرامی نیا گوجهبیگلو؛ رئوف مصطفیزاده؛ امیرحسام پاسبان
مقالات آماده انتشار، پذیرفته شده، انتشار آنلاین از تاریخ 25 خرداد 1401
چکیده
هدف از این پژوهش ارزیابی اثر تغییرات کاربری اراضی بر فرسایش خاک در حوضه آبخیز رضیچای مشگینشهر در استان اردبیل است. بهمنظور اجرای این تحقیق ابتدا تصاویر ماهوارهای منطقه مورد مطالعه مربوط به سالهای 1378 و 1398 و ماه خرداد از مرکز تحقیقات زمینشناسی آمریکا دریافت و پس از تصحیحات اتمسفری و رادیومتریک با استفاده از روش طبقهبندی ...
بیشتر
هدف از این پژوهش ارزیابی اثر تغییرات کاربری اراضی بر فرسایش خاک در حوضه آبخیز رضیچای مشگینشهر در استان اردبیل است. بهمنظور اجرای این تحقیق ابتدا تصاویر ماهوارهای منطقه مورد مطالعه مربوط به سالهای 1378 و 1398 و ماه خرداد از مرکز تحقیقات زمینشناسی آمریکا دریافت و پس از تصحیحات اتمسفری و رادیومتریک با استفاده از روش طبقهبندی نظارتشده به شیوه ماشین بردار پشتیبان اقدام به تهیه نقشه کاربری اراضی در هر دو سال شد. سپس بهمنظور برآورد میزان فرسایش در هر دوسال از مدل RUSLE استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل و تولید نقشهها در اجرای این تحقیق نیز از نرمافزارهای SPSS 21، Excel، ArcGIS 5.4، Archydro و ENVI 5.3 استفاده شد. نتایج این تحقیق نشان داد که در طول بیست سال اخیر کاربریهای مرتع، زراعت آبی، بایر در منطقه کاهش و در مقابل سطح اراضی زراعی دیم و مسکونی افزایش یافته است. در این بین بیشترین تغییر مربوط به افزایش 69/27 هکتاری اراضی زراعی دیم در منطقه میشود. همچنین نتایج بررسی تغییرات فرسایش نشان داد میزان فرسایش از سال 1378 تا 1398 از 49/6 به 46/6 تن در هکتار در سال کاهش یافته است. نتایج این تحقیق نشان داد که علی رغم افزایش سطح اراضی زراعی دیم در منطقه بهدلیل کاهش سطح اراضی بایر و تقویت پوشش گیاهی در این منطقه میزان فرسایش به میزان اندکی کاهش یافته است که این امر نشان دهنده تاثیر تغییرات کاربری اراضی بهخصوص تقویت پوشش گیاهی در کنترل میزان فرسایش در منطقه مورد مطالعه است.
ژئومورفولوژی
صیاد اصغری سراسکانرود؛ علیرضا سعیدی
مقالات آماده انتشار، پذیرفته شده، انتشار آنلاین از تاریخ 06 تیر 1401
چکیده
در طی چند دهه اخیر تغییر کاربری اراضی تحت تأثیر عوامل محیطی و انسانی سبب بروز اثرات جدی بر محیط زیست، اقتصاد و اجتماع شده است. مدلهای هیدرولوژیکی نمایش ساده شدهای از سیستم هیدرولوژی واقعی هستند که به مطالعه درباره کارکرد حوضه می-پردازد بنابراین انتخاب مدل، نیاز به تشخیص قابلیت و محدودیت مدلهای هیدرولوژی حوضه دارد. در تحقیق حاضر ...
بیشتر
در طی چند دهه اخیر تغییر کاربری اراضی تحت تأثیر عوامل محیطی و انسانی سبب بروز اثرات جدی بر محیط زیست، اقتصاد و اجتماع شده است. مدلهای هیدرولوژیکی نمایش ساده شدهای از سیستم هیدرولوژی واقعی هستند که به مطالعه درباره کارکرد حوضه می-پردازد بنابراین انتخاب مدل، نیاز به تشخیص قابلیت و محدودیت مدلهای هیدرولوژی حوضه دارد. در تحقیق حاضر تجزیه و تحلیل تغییرات کاربری ارضی و تاٌثیر آن بر روی رواناب حوضه قره-چای با استفاده از مدلهای HEC-HMS انجام شد. به منظور بررسی تغییرات کاربری اراضی بر تأثیر در تغییرات رواناب حوضه، بارش سالانه 2020 حوضه با ویژگیهای کاربری اراضی 2001 به مدل معرفی گردید. نتایج مربوط به تغییرات کاربری اراضی نشان میدهد که بیشترین تغییرات در کاربری اراضی شامل تغییرات مربوط به اراضی فاقد پوشش گیاهی به صورت کاهشی و مخلوط زراعت آبی و دیم به صورت افزایشی میباشد. در شبیهسازی حوضه آبریز قرهچای در مدل HEC-HMS واسنجی حوضه در شش زیرحوضه براساس اوج رواناب، ارتفاع رواناب و حجم رواناب مورد بررسی قرار گرفت که نتایج محاسبه شده با نتایج مشاهده شده به طور میانگین در عنصر ارتفاع رواناب 40/94 درصد و در عنصر اوج رواناب با 12/95 درصد و در عنصر حجم رواناب با 5/97 درصد مطابقت اجرای صحیح مدل بر روی حوضه را نشان میدهد. بنابراین می توان گفت که تغییر کاربری اراضی در حوضه آبریز قره چای باعث افزایش اوج و حجم رواناب شده و در نهایت به افزایش رواناب در این حوضه منجر شده است.
ژئومورفولوژی
رضا منصوری؛ صمد فتوحی
دوره 10، شماره 39 ، آبان 1400، ، صفحه 55-72
چکیده
تحلیلهای ژئومورفیکی از جبهههای کوهستانی، طاقدیسها و مناطق چینخورده میتوانند درک درست و ارزشمندی در مورد تاریخ زمینساختی هر منطقهای ارائه دهند. بنابراین، چنین مطالعاتی غالباً در مقیاس منطقهای و با استفاده از تحلیلهای ریختزمینساختی برای تعیین مناطق دارای فعالیتهای زمینساختی بالا انجام میشوند. طاقدیس کتهپیفک ...
بیشتر
تحلیلهای ژئومورفیکی از جبهههای کوهستانی، طاقدیسها و مناطق چینخورده میتوانند درک درست و ارزشمندی در مورد تاریخ زمینساختی هر منطقهای ارائه دهند. بنابراین، چنین مطالعاتی غالباً در مقیاس منطقهای و با استفاده از تحلیلهای ریختزمینساختی برای تعیین مناطق دارای فعالیتهای زمینساختی بالا انجام میشوند. طاقدیس کتهپیفک در شمالخاوری شهرستان ایوانغرب، شمال استان ایلام واقعشده و بخشی از زون زاگرس چینخورده بهشمار میآید. در این پژوهش با هدف ارزیابی جنبشهای نوزمینساخت فعال در طاقدیس کتهپیفک، از هفت شاخص ژئومورفیک ازجمله نسبت پهنای کف دره به ارتفاع آن (VF)، درصد بخشهای بریدهنشده جبهه کوهستان (EU)، درصد بخشهای بریدهشده جبهه کوهستان (FD)، پیچوخم جبهه چین (FFS)، تقارن چین (FSI)، نسبت جهت (AR) و شاخص فعالیت نسبی زمینساخت (Iat) استفاده شده است. ویژگیهای مورفومتری طاقدیس کتهپیفک با استفاده از نقشههای توپوگرافی، تصاویر ماهوارهای و بازدیدهای میدانی مشخص شد. همچنین، دادههای ساختاری، زمینساخت و سنگشناسی موردنیاز با استفاده از نقشه زمینشناسی 1:100,000 برگ 5257 بهدست آمدند. یافتههای پژوهش نشان میدهند که مقادیر بالای شاخصهای FFS, EU, AR و مقادیر پایین شاخصهای FD, VF, FSI گویای جوان و نامتقارن بودن این طاقدیس، تداوم نیروهای نوزمینساختی و فرسایش کمتر در آن است. همچنین، برپایه شاخص Iat مشخص شد که این طاقدیس در کلاس 3 قرار دارد. شواهد میدانی موجود در منطقه موردمطالعه همچون درههای باریک (V شکل)، پرتگاههای مستقیم، پرشیب و گسلی و نیز یالهای نامتقارن تداوم فعالیتهای زمینساختی در این طاقدیس را تایید مینمایند.
ژئومورفولوژی
محمدرضا زندمقدم
دوره 9، شماره 33 ، اردیبهشت 1399، ، صفحه 53-68
چکیده
فرایندهای طبیعی به ویژه ژئومورفولوژی نقش مهمی درروند مکانیابی، برنامه ریزی و توسعه شهرها بر عهده دارد. به نحوی که از گذشته تاکنون سعی شده که بهترین مکان به لحاظ محیطی وژئوموفولوژیک برای استقرار و روند توسعه فیزیکی شهرها در نظر گرفته شود. در پژوهش حاضر به بررسی ژئومورفولوژی کاربردی و نقش آن در توسعه فیزیکی شهر سمنان با استفاده از سیستم ...
بیشتر
فرایندهای طبیعی به ویژه ژئومورفولوژی نقش مهمی درروند مکانیابی، برنامه ریزی و توسعه شهرها بر عهده دارد. به نحوی که از گذشته تاکنون سعی شده که بهترین مکان به لحاظ محیطی وژئوموفولوژیک برای استقرار و روند توسعه فیزیکی شهرها در نظر گرفته شود. در پژوهش حاضر به بررسی ژئومورفولوژی کاربردی و نقش آن در توسعه فیزیکی شهر سمنان با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) و تکنیکهای ارزیابی چند معیاره تحلیل سلسله مراتبی (AHP) پرداخته شده است. برای این کار معیارهای مؤثر از جمله: ارتفاع، شیب، جهت شیب، لیتولوژی و فاصله از گسل استفاده شده است. هرکدام از معیارهای مورد بررسی طبق نظر کارشناسی و با استفاده از نرم افزار Expert choice وزن دهی ودرجه اهمیت هر کدام از آنها مشخص شد. در نهایت با استفاده از روش ترکیبی منطق فازی و سیستم اطلاعات جغرافیائی مکان گزینی انجام و با توجه به مقایسه تحلیلی، پهنه های مناسب وضع موجود شهر ونقشه ژئومورفولوژی منطقه بر اساس نقاط بحرانی با پهنه های مناسب حاصل از تحلیل سلسله مراتبی و g.i.s انجام گرفت. نتایج حاکی از این است که نقش عوامل ژئومورفولوژی در مکان گزینی شهر سمنان بسیار مؤثرتر از دیگر عوامل محیطی بوده است.همچنین تحلیل داده ها نشان می دهد که شهر سمنان در معرض تهدید عوامل مختلف محیطی قرار دارند. برخی از آنها همچون عوامل لیتولوژی به صورت جدی محدودیت ایجاد کرده وممکن است در آینده شرایط نامناسبی را برای وقوع سایر مخاطرات محیطی پدید آورد. به این منظور باید به تبعیت از فرایندهای ژئومورفولوژیک روند گسترش شهر امتداد یابد.
ژئومورفولوژی
ابولقاسم امیراحمدی؛ لیلی گلی مختاری؛ مهناز ناعمی تبار
دوره 9، شماره 33 ، اردیبهشت 1399، ، صفحه 119-128
چکیده
در این پژوهش جهت شناسایی آثار یخساری از شاخص های مرفیک، آثار و شواهد اقلیمی استفاده شده است. تعیین خط برف دائمی در منطقه به روش رایت انجام شد و نشان داد که در عصر حاضر دمای متوسط سالانه صفر درجه سانتی گراد در ارتفاع 2543 متری قرار گرفته است و وجود 65 سیرک در منطقه موید آن است که سیرک ها به عنوان یکی از منابع تغذیه کننده بسیار غنی برای تشکیل ...
بیشتر
در این پژوهش جهت شناسایی آثار یخساری از شاخص های مرفیک، آثار و شواهد اقلیمی استفاده شده است. تعیین خط برف دائمی در منطقه به روش رایت انجام شد و نشان داد که در عصر حاضر دمای متوسط سالانه صفر درجه سانتی گراد در ارتفاع 2543 متری قرار گرفته است و وجود 65 سیرک در منطقه موید آن است که سیرک ها به عنوان یکی از منابع تغذیه کننده بسیار غنی برای تشکیل یک پوشش یخی در منطقه به شمار می رفته اند. شواهد اقلیمی نشان می دهد که در منطقه مورد مطالعه نه تنها دما در کواترنر حدود 13 درجه نسبت به زمان فعلی سرد بوده، بلکه مقدار بارش آن نیز در مقایسه با زمان حال، کمابیش دو برابر بیشتر بوده است. شهر نیشابور دشتی است که از یک طرف دور تا دور آنرا ارتفاعات فرا گرفته است که وجود سیرک های یخچالی در ارتفاعات منطقه بعنوان عامل مهمی در تغذیه منابع آب و شرایط برودتی در زمان گذشته در منطقه در گسترش شهر نشینی شهر نیشابور بی تاثیر نبوده است. آثار ژئومورفیک از جمله خط برف دائمی، تیل، مورن، تور یخچالی و سیرک ها نشان دهنده این است که در منطقه مورد مطالعه توسعه و مدنیت تحت تاثیر عوامل یخچالی بوده است
ژئومورفولوژی
غلام حسن جعفری
دوره 5، شماره 19 ، آبان 1395، ، صفحه 129-139
چکیده
غالب لندفرمهای مناطق مرتفع ایران، شباهت زیادی به سیرک یخچالی دارد، هر چند ارتفاع برف مرز دائمی کنونی این نواحی، بالاتر از مرتفعترین قلههای کوهستانی موجود است. در تمام بررسیهای یخچالی کواترنری، توجه ویژهای به تعیین ارتفاع برف مرز دائمی، بر اساس شناسایی ارتفاع مطلق کف سیرکها شدهاست. در توده کوهستانی الوند، مسلط ...
بیشتر
غالب لندفرمهای مناطق مرتفع ایران، شباهت زیادی به سیرک یخچالی دارد، هر چند ارتفاع برف مرز دائمی کنونی این نواحی، بالاتر از مرتفعترین قلههای کوهستانی موجود است. در تمام بررسیهای یخچالی کواترنری، توجه ویژهای به تعیین ارتفاع برف مرز دائمی، بر اساس شناسایی ارتفاع مطلق کف سیرکها شدهاست. در توده کوهستانی الوند، مسلط به شهر همدان با ارتفاع بیش از 3500 متر و عرض جغرافیایی 5/34 درجه شمالی، اشکال سیرکی زیادی دارد، که حاکی از فعالیت فرایند یخچالی کواترنری میباشد. ارتفاع برف مرز دائمی این توده کوهستانی، با دو روش رایت و شیب- جهت برآورد شدهاست. بررسیهای متعدد میدانی دال بر این است که تجمع برف در نزدیکی دیواره سیرک از شرایط مطلوبتری برخوردار است. بر این اساس در این مقاله، توجه ویژهای به شکل سیرک های یخچالی، با توجه به نحوه توزیع خطوط منحنی میزان، از قله به طرف کوهپایه، شده تا بتوان ارتفاع محل تغییر دیواره به کف سیرک را مشخص و با برآورد ارتفاعی که بیش از 60 درصد از ارتفاعات متعلق به سیرکها بالاتر از آن، قرار دارد، ارتفاع برف مرز دائمی را برآورد نمود. ارتفاع چنین تغییری در دامنههای دامنههای نسار با دامنههای نگار یکسان نبوده و در نتیجه ارتفاع برف مرز دائمی دامنهها متفاوت میگردد. این ارتفاع به روش شیب- جهت با توجه به سه فاکتور عرض جغرافیایی، مقدار شیب و جهت شیب ناهمواری نیز برآورد شده که مطالب فوق را تأیید میکند.
ژئومورفولوژی
منصور صادقی؛ علی جهانفر؛ طاهر ولی پور؛ وحید محمد نژاد؛ علی اکبر شایان یگانه
دوره 4، شماره 15 ، آذر 1394، ، صفحه 127-136
چکیده
استان کرمانشاه به دلیل ویژگی های توپوگرافی و اقلیمی خاص خود دارای مناطق مورفوژنتیک متفاوتی می باشد. ژئومورفولوژی اقلیمی، پهنه های مورفوژنتیک و مورفودینامیکی و لندفرمهای ناشی از فرایندهای شکلزایی بیرونی منتج از اقلیم را مطالعه میکند. هدف از این پژوهش، تعیین و شناسایی قلمروهای مورفودینامیک و مورفوژنتیک دوره یخچالی وورم و حال ...
بیشتر
استان کرمانشاه به دلیل ویژگی های توپوگرافی و اقلیمی خاص خود دارای مناطق مورفوژنتیک متفاوتی می باشد. ژئومورفولوژی اقلیمی، پهنه های مورفوژنتیک و مورفودینامیکی و لندفرمهای ناشی از فرایندهای شکلزایی بیرونی منتج از اقلیم را مطالعه میکند. هدف از این پژوهش، تعیین و شناسایی قلمروهای مورفودینامیک و مورفوژنتیک دوره یخچالی وورم و حال حاضر استان کرمانشاه با استفاده از مدل پلتیر می باشد. در ادامه ضریب همبستگی و معادله خط رگرسیون عوامل دما و بارش با ارتفاع در منطقه محاسبه گردید و سپس با استفاده از تجزیه و تحلیل داده ها در محیط Spss، ExcelوArcGIS دما و بارش آخرین دوره یخچالی وورم و حال حاضر به دست آمد. نتایج نشان می دهد که عامل ارتفاع با تغییر در پارامترهای دما و بارش سالانه عامل اصلی کنترل کننده شدت عمل فرایندهای هوازدگی در منطقه می باشد. بررسی قلمروهای مورفوژنز و مورفوکلیماتیک در دو دوره نشان می دهد که قلمرو اقیانوسی در زمان حاضر در منطقه حذف شده و قلمرو خشک نیز در دوره وورم در استان وجود نداشته و تغییرات مرزهای قلمروهای مختلف یکسان نبوده است . بیشترین و کمترین تغییرات در قلمروهای ساون با 1200 متر و نیمه خشک با 384 متر اتفاق افتاده است. مرز قلمروهای یخچالی 800 متر نسبت به زمان حال پایین تر بوده است. بیشترین کاهش و افزایش وسعت قلمروهای مورفوژنیک دوره وورم نسبت به زمان حاضر به ترتیب در قلمروهای یخچالی با 127 برابر کاهش و قلمرو نیمه خشک با 53 برابر افزایش نسبت به مساحت دوره وورم رخ داده است.