برنامه ریزی شهری
حسین نظم فر؛ احمد اسمعیلی؛ علی عشقی چهاربرج
دوره 6، شماره 22 ، مرداد 1396، ، صفحه 7-20
چکیده
برای مدیریت و برنامهریزی رشد پراکنده شهر و کاهش اثرات نامطلوب آن شناخت روند توسعه فیزیکی شهری ضروری میباشد. براین اساس پژوهش حاضر باهدف بررسی روند رشد پراکندهی شهری با تأکید بر شاخصهای تراکمی رشد هوشمند در مناطق چهارگانه شهر ارومیه انجامشده است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی از نوع کاربرد است. دادهها و اطلاعات موردنیاز از طریق ...
بیشتر
برای مدیریت و برنامهریزی رشد پراکنده شهر و کاهش اثرات نامطلوب آن شناخت روند توسعه فیزیکی شهری ضروری میباشد. براین اساس پژوهش حاضر باهدف بررسی روند رشد پراکندهی شهری با تأکید بر شاخصهای تراکمی رشد هوشمند در مناطق چهارگانه شهر ارومیه انجامشده است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی از نوع کاربرد است. دادهها و اطلاعات موردنیاز از طریق نتایج سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 1390، طرحهای جامع و تفصیلی شهر و سازمانهای مرتبط با موضوع جمعآوری گردیده است. جهت تحلیل دادهها و شناخت الگوی رشد شهری از مدلهای هلدرن و آنتروپی شانون در قالب نرمافزارExcel استفادهشده است. یافتههای پژوهش نشان میدهد که 77 درصد از رشد کالبدی شهر، در فاصله سالهای 1385- 1365، مربوط به رشد جمعیت آن بوده و 23 درصد از رشد شهر با رشد بیهوده و پراکنده (اسپرال) آن مرتبط بوده است. نتیجه این رشد پراکنده، کاهش تراکم ناخالص جمعیتی و افزایش سرانه ناخالص زمین شهری شده است. نتایج حاکی از آن است که الگوی رشد شهر ارومیه بهصورت پراکنده است و این امر موجب ناپایداری زیستمحیطی، اجتماعی، اقتصادی و درنهایت شکل شهری شده است. با توجه به پیامدهای نامطلوب رشد پراکنده، در راستای دستیابی به توسعهی پایدار شهری به نظر میرسد؛ روش تمرکز غیرمتمرکز (تبدیل شهر تک مرکزی به چندمرکزی بر پایهی متراکم سازی و افزون سازی فعالیتها در مراکز فرعی) با تأکید بر اصول و راهبردهای رشد هوشمند شهری بهترین الگو برای گسترش کالبدی– فضایی شهر ارومیه در آینده باشد.
برنامه ریزی شهری
حسین نظم فر؛ علی عشقی چهاربرج؛ فرامرز منتظری
دوره 5، شماره 19 ، آبان 1395، ، صفحه 7-22
چکیده
سرآغاز عدالت اجتماعی ریشه در عدالت فضایی و محیطی دارد. عدالت فضایی یکی از مقولههای برنامهریزی مبتنی بر جغرافیا است که هدف آن تأمین نیازهای ساکنان محدودههای جغرافیایی است. پهنههای فضایی گسترده استان اردبیل متاثر از بیعدالتی فضایی از بعد شاخص های توسعه است. از این رو پژوهش حاضر به بررسی و سنجش وضعیت عدالت فضایی در توسعه یافتگی ...
بیشتر
سرآغاز عدالت اجتماعی ریشه در عدالت فضایی و محیطی دارد. عدالت فضایی یکی از مقولههای برنامهریزی مبتنی بر جغرافیا است که هدف آن تأمین نیازهای ساکنان محدودههای جغرافیایی است. پهنههای فضایی گسترده استان اردبیل متاثر از بیعدالتی فضایی از بعد شاخص های توسعه است. از این رو پژوهش حاضر به بررسی و سنجش وضعیت عدالت فضایی در توسعه یافتگی شهرستانهای استان اردبیل پرداخته است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی با هدف کاربردی است. جامعه آماری تحقیق شامل 10 شهرستان استان اردبیل براساس سالنامه آماری 1390 میباشد. برای سنجش عدالت فضایی در توسعه یافتگی شهرستان ها از 40 شاخص موثر توسعه یافتگی استفاده شده است. جهت تعیین اهمیت هریک از شاخص ها از روش آنتروپی شانون و به منظور تجزیه وتحلیل و رتبه بندی شهرستان ها از دو مدل تاپسیس و ویکور استفاده شده است. از آنجاییکه نتایج حاصل از این دو مدل در مواردی با یکدیگرهمخوانی نداشتند، برای رسیدن به یک اجماع کلی، از روشهای ادغامی (میانگین رتبه، بردا، کپلند) بهره گرفته شده است. نتایج حاصل از تکنیک ادغام نشان میدهدکه شهرستان اردبیل با کسب رتبه اول از نظر برخورداری از شاخصهای توسعه از وضعیت بسیار مطلوبی برخوردار است. بعد از این شهرستان، شهرستان های خلخال و نمین در وضعیت توسعه یافته، شهرستان های سرعین و کوثر نیمه توسعه یافته، شهرستان های مشگین شهر، پارسآباد و نیرکمتر توسعه یافته و شهرستان های مغان و بیله سوار در وضعیت محروم از شاخص های توسعه قرار دارند.
برنامه ریزی شهری
حسین نظم فر؛ فاطمه محمدی؛ ابراهیم زاهدی کلاکی؛ علی عشقی
دوره 5، شماره 17 ، اردیبهشت 1395، ، صفحه 7-20
چکیده
اشتغال و بیکاری از مهمترین مسائلی هستند که برای ایجاد یک جامعه مرفه باید مورد توجه گیرند، زیرا مهمترین شرط برای رشد و توسعه هر جامعهای ایجاد اشتغال است. به همین منظور در برنامههای توسعه، کاهش بیکاری و ایجاد اشتغال پایدار به عنوان یکی از محورهای اساسی مورد توجه قرار گرفته است. پژوهش حاضر که از نوع توصیفی- تحلیلی است، با هدف تحلیل ...
بیشتر
اشتغال و بیکاری از مهمترین مسائلی هستند که برای ایجاد یک جامعه مرفه باید مورد توجه گیرند، زیرا مهمترین شرط برای رشد و توسعه هر جامعهای ایجاد اشتغال است. به همین منظور در برنامههای توسعه، کاهش بیکاری و ایجاد اشتغال پایدار به عنوان یکی از محورهای اساسی مورد توجه قرار گرفته است. پژوهش حاضر که از نوع توصیفی- تحلیلی است، با هدف تحلیل فضایی و تعیین جایگاه شهرستانهای استان گلستان به لحاظ برخورداری از شاخصهای اشتغال انجام گرفته است. در این تحقیق برای دستیابی به اهداف پژوهش از 21 شاخص در زمینه اشتغال استفاده شده است. داده های مورد استفاده از مرکز آمار ایران( سالنامه آماری استان گلستان) تهیه گردید. به منظور تحلیل دادهها از نرمافزار آماری Spss ، سطح بندی شهرستانها براساس مدل تصمیم گیری چند معیاره تایج نشان میدهد بین شهرستانهای استان گلستان شکاف و نابرابری زیادی در برخورداری از شاخص های اشتعال وجود دارد و این شکاف و نابرابری از مرکز استان به سمت پیرامون بیشتر میشود. سطح بندی شهرستان ها استان گلستان براساس مدل تاپسیس حاکی از آن است که شهرستانهای گرگان و بندرگز درسطح کاملاً برخوردار، آزادشهر، بندر ترکمن و کردکوی در سطح برخوردار، آق قلا، کلاله، علی آباد، گنبد کاووس، مینودشت و مراوهتپه در سطح نسبتاً برخوردار و گمیشان، رامیان وگالیکش در محرومترین سطح قرار گرفته اند. در نهایت جهت رفع نابرابریهای موجود در زمینه اشتغال در راستای عدالت اجتماعی پیشنهادهایی ارائه شده است.
حسین نظم فر؛ علی عشقی چهاربرج؛ مهدی قاسمی
دوره 3، شماره 11 ، آذر 1393، ، صفحه 91-112
چکیده
شهر بهعنوان یکی از مهمترین دستاوردهای فرهنگ و تمدن بشری و از فراگیرترین پدیدههای اجتماعی عصر حاضر است. نگاه از منظر عدالت اجتماعی به شهر، شاید یکی از نگرشهای بسیار کمیاب و بنیادین محسوب شود. عدالت نوعی سلوک مساوی با افراد است و عدالت فضایی برگرفته از آن یعنی اینکه با ساکنین در هر مکانی باید بهصورت برابر رفتار شود و هیچ فرد یا ...
بیشتر
شهر بهعنوان یکی از مهمترین دستاوردهای فرهنگ و تمدن بشری و از فراگیرترین پدیدههای اجتماعی عصر حاضر است. نگاه از منظر عدالت اجتماعی به شهر، شاید یکی از نگرشهای بسیار کمیاب و بنیادین محسوب شود. عدالت نوعی سلوک مساوی با افراد است و عدالت فضایی برگرفته از آن یعنی اینکه با ساکنین در هر مکانی باید بهصورت برابر رفتار شود و هیچ فرد یا جایی بر افراد و جاهای دیگری برتری نداشته باشد. خدمات عمومی شهر بهعنوان مهمترین ابزار در دست مدیریت شهری، برای برقراری عدالت فضایی است. با توزیع مناسب این خدمات، شهر میتواند بهعنوان بستر تحقق عدالت فضایی مطرح گردد. در این پژوهش شهر مراغه که همانند سایر شهرهای کشور بستر نابرابری فضایی نواحی در بهرهمندی از خدمات عمومی شهری است با هدف ارزیابی چگونگی توزیع این خدمات در نواحی شهری مراغه بر اساس جمعیت نواحی و همچنین سطحبندی این نواحی شهری از نظر میزان بهرهمندی از خدمات عمومی شهری مورد بررسی و سطحبندی قرارگرفته است. روش تحقیق در این پژوهش بهصورت توصیفی-تحلیلی است، در این راستا پس از تعیین شاخصهای تحقیق (آموزشی، فرهنگی، ورزشی، مذهبی، جاذبههای فرهنگی، بهداشتی، درمانی،تأسیسات شهری، حملونقل، اداری، انتظامی و فضای سبز) و محاسبه سرانه آنها، با استفاده از مدلهای تاپسیس، ویکور و الکتر در چهار سطح؛ کاملاً برخوردار، برخوردار، نیمه برخوردار و محروم، ازلحاظ میزان برخورداری از خدمات عمومی شهری مورد سطحبندی قرار گرفتند و در پایان از مدل تلفیقی کاندرست، برای دست یافتن به یک سطحبندی واحد استفاده گردید. نتایج تحقیق نشاندهنده این است که نواحی 5 و 2 کاملاً برخوردار، نواحی 3 و 6 برخوردار، ناحیه 1 نیمه برخوردار و نواحی 4 و 7 محروم هستند.