میرنجف موسوی؛ علی اکبر تقیلو؛ علی باقری کشکولی
دوره 4، شماره 16 ، بهمن 1394، ، صفحه 7-22
چکیده
برنامه ریزی جمعیت به عامل اساسی در توسعه یافتگی و عدم توسعه یافتگی مطرح شده است. پدیده شهرنشینی به عنوان یکی از مهمترین پیامدهای رشد جمعیت در قرن 21 منجر شده است بحرانهای شهری و آسیبهای جدی در روند توسعه یافتگی مناطق و شهرها به وجود آید و استانهای کشور به لحاظ میزان توسعه یافتگی نابرابری شدیدی باهم داشته باشند. با توجه به ماهیت ...
بیشتر
برنامه ریزی جمعیت به عامل اساسی در توسعه یافتگی و عدم توسعه یافتگی مطرح شده است. پدیده شهرنشینی به عنوان یکی از مهمترین پیامدهای رشد جمعیت در قرن 21 منجر شده است بحرانهای شهری و آسیبهای جدی در روند توسعه یافتگی مناطق و شهرها به وجود آید و استانهای کشور به لحاظ میزان توسعه یافتگی نابرابری شدیدی باهم داشته باشند. با توجه به ماهیت موضوع و مؤلفههای مورد بررسی، رویکرد حاکم برای این پژوهش توصیفی – تحلیلی است. شاخصهای مورد بررسی حدود 7 شاخص جمعیتی و30 شاخص اقتصادی، فرهنگی، صنعتی و مسکن است که اطلاعات مورد نیاز از مرکز آمار ایران، سرشماریهای عمومی نفوس و مسکن و سالنامههای آماری استانها بر اساس آمار سال 1390 جمعآوری شده است. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از مدل Topsis و همچنین از آزمونهای آماری ضریب همبستگی، رگرسیون، تحلیل واریانس و مدل تحلیل مسیر جهت سنجش ارتباط بین شاخصهای جمعیتی و شاخصهای توسعه و همچنین میزان تاثیرگذاری و تاثیرپذیری استفاده شده است. برابر بررسیهای صورت گرفته، استان تهران و البرز با میزانهای توسعه به ترتیب 9861/0 و 9824/0 به عنوان توسعه یافتهترین استانها و استان سیستان و بلوچیستان با میزان توسعه 0069/0 به عنوان محرومترین استان شناخته شدند. همچنین ضریب همبستگی چندگانه با 901/0 رابطه بین شاخصهای جمعیتی و میزان توسعهیافتگی استانهای کشور را تایید مینماید. مقدار تبیین نشان میدهد که 5/76 درصد از تغییرات و توسعهیافتگی استانهای کشور ناشی از شاخصهای جمعیتی (تراکم جمعیت، میزان شهرنشینی، نرخ فعالیت، بارتکفل، میزان باسوادی، میزان مهاجرین وارد شده و نسبت جنسی است. همچنین مدل تحلیل مسیر نشان میدهد شاخص میزان باسوادی با ضریب 687/0 بیشترین تاثیر و میزان بارتکفل با ضریب 355/0- کمترین تاثیر به عبارتی دیگر تاثیر منفی بر روند توسعه یافتگی استانهای کشور داشته است. در نهایت جهت رسیدن به توسعه یافتگی استانهای محروم پیشنهاداتی ارایه شده است.
علی اکبر تقیلو؛ میر نجف موسوی
دوره 4، شماره 14 ، شهریور 1394، ، صفحه 163-180
چکیده
هدف تحقیق حاضر ارزیابی سطح توسعه یافتگی ابعاد کالبدی – فضایی جامعه عشایری ییلاقی و قشلاقی مناطق مختلف کشور است. روش تحقیق و توصیف رابطه بین متغیرها بر مبنای توصیفی – تحلیلی است. جامعه آماری تحقیق نیز جامعه عشایری کل کشور با جمعیت2373660 نفر در قالب 426320 خانوار است. دادههای مورد نیاز تحقیق از اسنادی و مرکز آمار و آخرین دوره سرشماری ...
بیشتر
هدف تحقیق حاضر ارزیابی سطح توسعه یافتگی ابعاد کالبدی – فضایی جامعه عشایری ییلاقی و قشلاقی مناطق مختلف کشور است. روش تحقیق و توصیف رابطه بین متغیرها بر مبنای توصیفی – تحلیلی است. جامعه آماری تحقیق نیز جامعه عشایری کل کشور با جمعیت2373660 نفر در قالب 426320 خانوار است. دادههای مورد نیاز تحقیق از اسنادی و مرکز آمار و آخرین دوره سرشماری 1387جامعه ایلات و عشایر کشور بدست آمده است. در تجزیه تحلیل دادهها از مدل تاپسیس جهت رتبهبندی استانهای توسعه یافته، نیمه توسعهیافته و توسعهنیافته، و از مدل برازش رگرسیونی SPSS برای سنجش میزان اهمیت و درجه تاثیر گذاری شاخصهای سازنده تحقیق در سطح توسعه یافتگی استفاده گردیده است. یافتههای تحقیق نشان میدهد که ضریب نابرابری توسعه در منطقه قشلاقی 0.467 و منطقه ییلاقی 0.567 است. ضریب همگنی توسعه در درون استانهای توسعه نیافته دوره قشلاقی(2.01) و برای استانهای توسعه نیافته دوره ییلاقی 4.4 است. مدل برازش رگرسیونی نشان میدهد که شاخصهای بکار رفته در دوره ییلاقی 99.3 درصد و در منطقه قشلاقی 98.2 درصد سطح توسعه یافتگی جامعه عشایری را تبیین میکند. در بین شاخصهای توسعه دسترسی به انرژی با ضریب 0.693 بیشترین تاثیر و در دوره قشلاقی دسترسی به امکانات ارتباطاتی و اطلاعاتی با ضریب تاثیر 3.26 بیشترین تاثیر را در سطح توسعه داشته است.