برنامه ریزی شهری
میرنجف موسوی؛ سجاد امیدوارفر؛ رباب حسین زاده؛ نیما بایرام زاده
مقالات آماده انتشار، پذیرفته شده، انتشار آنلاین از تاریخ 07 خرداد 1401
چکیده
هدف اصلی این پژوهش رتبهبندی مناطق 5 گانه شهر ارومیه بر اساس توزیع فضایی جمعیت و کاربریهای خدماتی میباشد. روش تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی-تحلیلی میباشد. اطلاعات این پژوهش با روشهای مصاحبه، مشاهده و فیشبرداری گردآوریشده است. جامعه آماری شامل جمعیت مناطق 5 گانه شهر ارومیه میباشد. برای تجزیهوتحلیل ...
بیشتر
هدف اصلی این پژوهش رتبهبندی مناطق 5 گانه شهر ارومیه بر اساس توزیع فضایی جمعیت و کاربریهای خدماتی میباشد. روش تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی-تحلیلی میباشد. اطلاعات این پژوهش با روشهای مصاحبه، مشاهده و فیشبرداری گردآوریشده است. جامعه آماری شامل جمعیت مناطق 5 گانه شهر ارومیه میباشد. برای تجزیهوتحلیل دادههای گردآوریشده از ضریب جینی، روش ماباک، ضریب پراکندگی و ضریب همبستگی اسپیرمن در جهت تجزیهوتحلیل دادهها استفادهشده است. نتایج این پژوهش نشانگر این است که طبق نتایج مدل جینی، توزیع جمعیت در مناطق 5 گانه بهصورت متعادل میباشد. نتایج روش ماباک نشانگر این است که منطقه 5 رتبه اول، منطقه 1 رتبه دوم، منطقه 4 رتبه سوم، منطقه 3 رتبه چهارم و منطقه 2 رتبه پنجم را از منظر توزیع و پراکنش کاربریهای خدماتی کسب نمودهاند. طبق نتایج ضریب پراکندگی، کاربری مراکز فرهنگی هنری با مقدار 94/145 بیشترین و کاربری تأسیسات و تجهیزات شهری با مقدار 86/83 کمترین ضریب پراکندگی را در بین سایر کاربریها کسب نمودهاند. طبق نتایج ضریب همبستگی اسپیرمن، رابطه قوی غیرمستقیم میان توزیع فضایی جمعیت و پراکنش کاربریهای خدماتی در شهر ارومیه وجود دارد. با توجه به نتایج گردآوریشده شهر ارومیه نیازمند بازنگری کلی در راستای برنامهریزی بهتر در جهت توزیع عادلانه کاربریهای خدماتی در مناطق 5 گانه شهر ارومیه میباشد.
برنامه ریزی شهری
شکوفه مشفقی فر؛ بختیار عزت پناه؛ میرنجف موسوی
دوره 10، شماره 37 ، اردیبهشت 1400، ، صفحه 79-98
چکیده
نابسامانی نظام توزیع مراکز خدماتی در فضاهای شهری زمینه ساز نابرابری اجتماعی شهروندان در برخورداری از این خدمات شده است. لذا توجه به خدمات و نحوه توزیع آن در سطح شهرها یک اصل اساسی در راستای توسعه پایدار شهرها و زمینه ساز عدالت فضایی می باشد. هداف از این پژوهش، تحلیل فضایی خدمات شهری در مناطق ده گانه کلانشهر تبریز است. بدین منظور جهت ...
بیشتر
نابسامانی نظام توزیع مراکز خدماتی در فضاهای شهری زمینه ساز نابرابری اجتماعی شهروندان در برخورداری از این خدمات شده است. لذا توجه به خدمات و نحوه توزیع آن در سطح شهرها یک اصل اساسی در راستای توسعه پایدار شهرها و زمینه ساز عدالت فضایی می باشد. هداف از این پژوهش، تحلیل فضایی خدمات شهری در مناطق ده گانه کلانشهر تبریز است. بدین منظور جهت جمعآوری اطلاعات از روش کتابخانهای استفاده شد. پژوهش حاضر از نظر هدف، توصیفی-تحلیلی و از نظر نتایج کاربردی است. برای تحلیل و نحوه توزیع خدمات شهری از 17 نوع خدماتی عمومی با استفاده از مدلهای کمی و همچنین برای تعیین نوع رابطه بین جمعیت و خدمات شهری از آزمون همبستگی پیرسون در محیط اکسل بهره گرفته شد. نتایج نشان داد که منطقه 2 و 3 بهترین وضعیت را ازلحاظ توزیع خدمات شهری دارند و منطقه 9 در وضعیت نامساعدی قرار دارد و کمترین خدمات عمومی را به خود اختصاص داده است. همچنین نتایج نشان از همبستگی پایین بین خدمات شهری و جمعیت میباشد. در حالت کلی یافتهها نشان دهنده این است که توزیع خدمات بهصورت مناسبی انجام نشده و بیشتر تمرکزا و قطبی است. بنابراین، برای برونرفت از این وضعیت و دستیابی به توزیع متعادل خدمات عمومی شهر پیشنهادهای ارائه شد.
برنامه ریزی شهری
میرنجف موسوی؛ ابراهیم معمری؛ مهدی خداداد
دوره 7، شماره 25 ، اردیبهشت 1397، ، صفحه 43-56
چکیده
بکارگیری روشهاى علمی بهمنظور بررسی و سطح-بندی مناطق از حیث توسعهیافتگى در جنبههاى فرهنگی، منجر به شناخت میزان نابرابریها گردیده است و معیاری برای تلاش در حوزه کاهش و رفع نابرابریهاى موجود میان آنها محسوب میشود. به همین دلیل در این پژوهش سعی شده به بررسی تفاوتها و نابرابریها بین شهرستانهای استان آذربایجانشرقی ...
بیشتر
بکارگیری روشهاى علمی بهمنظور بررسی و سطح-بندی مناطق از حیث توسعهیافتگى در جنبههاى فرهنگی، منجر به شناخت میزان نابرابریها گردیده است و معیاری برای تلاش در حوزه کاهش و رفع نابرابریهاى موجود میان آنها محسوب میشود. به همین دلیل در این پژوهش سعی شده به بررسی تفاوتها و نابرابریها بین شهرستانهای استان آذربایجانشرقی از نظر وضعیت و سطوح برخورداری از شاخصهای فرهنگی پرداخته شود، تا در قالب برنامهریزی توسعهی ناحیهای و از طریق تعیین درجهی توسعهنیافتگی، تصویر روشن و شفافی از امکانات و خدمات فرهنگی در این استان ارائه گردد. پژوهش حاضر از نوع توصیفی- تحلیلی و کمی بوده، جامعةآماری شامل کلیه شهرستانهای استان آذربایجانشرقی میباشد. آمار واطلاعات لازم از آمارنامههای سازمان برنامه و بودجه استانداری آذربایجانشرقی تهیه و با استفاده از دادههای 10 شاخص فرهنگی سال 1394، انجام گرفته است. جهت بدست آوردن ضریب اهمیت شاخصها از روش آنتروپیشانون و برای تجزیه و تحلیل، از مدل-های تصمیمگیری چندمعیاره TOPSIS و SAW استفاده شده است. شاخصهای بکار رفته در این پژوهش عبارتند از؛ X1 تعداد اعضای کانون پرورش فکری کودکان، X2 تعداد سینما، X3 تعداد کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، X4 تعداد کتابخانههای عمومی، X5 تعداد چاپخانه، X6 سالن نمایش، X7 تعداد تماشاگران، X8 تعداد صندلی سینماها، X9 تعداد سالن نمایش سینما، X10 تعداد اعضای کتابخانههایعمومی. نتایج حاصل بیانگر عدم تعادل در توزیع شاخصهای فرهنگی در سطح استان میباشد. لذا انتظار میرود با توجه خاص مسئولینفرهنگی استان، سیاستگزاریهای مؤثرتر، هماهنگی بیشتر بین ارگانهای فرهنگی و اقدامات مناسب جهت بهبود وضعیتفرهنگی استان آذربایجان شرقی تحقق پیدا کند.
میرنجف موسوی؛ علی اکبر تقیلو؛ علی باقری کشکولی
دوره 4، شماره 16 ، بهمن 1394، ، صفحه 7-22
چکیده
برنامه ریزی جمعیت به عامل اساسی در توسعه یافتگی و عدم توسعه یافتگی مطرح شده است. پدیده شهرنشینی به عنوان یکی از مهمترین پیامدهای رشد جمعیت در قرن 21 منجر شده است بحرانهای شهری و آسیبهای جدی در روند توسعه یافتگی مناطق و شهرها به وجود آید و استانهای کشور به لحاظ میزان توسعه یافتگی نابرابری شدیدی باهم داشته باشند. با توجه به ماهیت ...
بیشتر
برنامه ریزی جمعیت به عامل اساسی در توسعه یافتگی و عدم توسعه یافتگی مطرح شده است. پدیده شهرنشینی به عنوان یکی از مهمترین پیامدهای رشد جمعیت در قرن 21 منجر شده است بحرانهای شهری و آسیبهای جدی در روند توسعه یافتگی مناطق و شهرها به وجود آید و استانهای کشور به لحاظ میزان توسعه یافتگی نابرابری شدیدی باهم داشته باشند. با توجه به ماهیت موضوع و مؤلفههای مورد بررسی، رویکرد حاکم برای این پژوهش توصیفی – تحلیلی است. شاخصهای مورد بررسی حدود 7 شاخص جمعیتی و30 شاخص اقتصادی، فرهنگی، صنعتی و مسکن است که اطلاعات مورد نیاز از مرکز آمار ایران، سرشماریهای عمومی نفوس و مسکن و سالنامههای آماری استانها بر اساس آمار سال 1390 جمعآوری شده است. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از مدل Topsis و همچنین از آزمونهای آماری ضریب همبستگی، رگرسیون، تحلیل واریانس و مدل تحلیل مسیر جهت سنجش ارتباط بین شاخصهای جمعیتی و شاخصهای توسعه و همچنین میزان تاثیرگذاری و تاثیرپذیری استفاده شده است. برابر بررسیهای صورت گرفته، استان تهران و البرز با میزانهای توسعه به ترتیب 9861/0 و 9824/0 به عنوان توسعه یافتهترین استانها و استان سیستان و بلوچیستان با میزان توسعه 0069/0 به عنوان محرومترین استان شناخته شدند. همچنین ضریب همبستگی چندگانه با 901/0 رابطه بین شاخصهای جمعیتی و میزان توسعهیافتگی استانهای کشور را تایید مینماید. مقدار تبیین نشان میدهد که 5/76 درصد از تغییرات و توسعهیافتگی استانهای کشور ناشی از شاخصهای جمعیتی (تراکم جمعیت، میزان شهرنشینی، نرخ فعالیت، بارتکفل، میزان باسوادی، میزان مهاجرین وارد شده و نسبت جنسی است. همچنین مدل تحلیل مسیر نشان میدهد شاخص میزان باسوادی با ضریب 687/0 بیشترین تاثیر و میزان بارتکفل با ضریب 355/0- کمترین تاثیر به عبارتی دیگر تاثیر منفی بر روند توسعه یافتگی استانهای کشور داشته است. در نهایت جهت رسیدن به توسعه یافتگی استانهای محروم پیشنهاداتی ارایه شده است.
میرنجف موسوی؛ مارال رحیمی
دوره 4، شماره 13 ، اردیبهشت 1394، ، صفحه 21-36
چکیده
هدف مقاله، بررسی نقش شهرهای کوچک استان آذربایجان غربی در توسعة منطقهای است. روش تحقیق «توصیفی ـ تحلیلی» است. استان آذربایجان غربی در سال 1390 دارای پنج شهر کوچک (50 – 25 هزار نفر جمعیت) به نامهای تکاب، ماکو، سردشت، شاهین دژ و اشنویه است که حدود 10.35 درصد از جمعیت شهری استان را شامل میشوند. در این میان شهر سردشت بیشترین ضریب کشش ...
بیشتر
هدف مقاله، بررسی نقش شهرهای کوچک استان آذربایجان غربی در توسعة منطقهای است. روش تحقیق «توصیفی ـ تحلیلی» است. استان آذربایجان غربی در سال 1390 دارای پنج شهر کوچک (50 – 25 هزار نفر جمعیت) به نامهای تکاب، ماکو، سردشت، شاهین دژ و اشنویه است که حدود 10.35 درصد از جمعیت شهری استان را شامل میشوند. در این میان شهر سردشت بیشترین ضریب کشش پذیری و جذب جمعیت را دارا بوده است. تایج شاخصهای نخست شهری به کار رفته نشان میدهد که پدیدة نخست شهری استان در سالهای اولیة مورد مطالعه (1335)، چندان چشمگیر نبوده اما بعد از سال 1375 شدت این نخست شهری تا سال 1390 افزایش یافته است. بر اساس نتایج مدل رتبه ـ اندازة تعدیل یافته، شهر ارومیه حدود 219383 نفر اضافه جمعیت و شهر دوم (خوی) حدود 23100 نفر کمبود جمعیت دارد (و الی آخر) تا در یک سلسله مراتب منظم شهری قرار گیرد. به لحاظ اقتصادی، نقش غالب شهرهای کوچک در سال 1390 خدمات بوده است. کشاورزی و صنعت در سال 1390 نسبت به سال 1385 روند نزولی دارد. به طور کلی، شهرهای کوچک در نظام شهری استان تأثیرات مثبتی داشته و آنچه که کارکرد این شهرها را تا حدود زیادی کم رنگ نموده افزایش بیش از حد جمعیت و تمرکز شدید امکانات در شهر ارومیه است. علاوه بر تمرکز زدایی از شهر ارومیه، تزریق امکانات و سرمایه به سوی شهرهای کوچک راهکار مناسبی است که با تقویت این شهرها میتوان خلأ سلسله مراتب سکونتگاهی را در نظام شهری استان پر نمود.